داستان
دریافت قالب های زیبای رایگان در ثامن تم متن مورد نظر متن مورد نظر
داستان
نویسنده عاشق امام زمان در جمعه 8 اسفند 1393 |

روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی

بزرگ با درختان میوه داشت.در همسایگی او خانه ای قدیمی بود

که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند

و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش می داد.

یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به ایوان رفت دید

یک سطل پر از زباله در ایوان است.سطل را تمیز کرد،برق انداخت و آن را

از میوه های تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد.

وقتی همسایه صدای در زدن او را شنید خوشحال شد و پیش خود

فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است.وقتی در را باز کرد

مرد به او یک سطل پر از میوه های تازه و رسیده داد

و گفت: هر کس آن چیزی را با دیگری قسمت

می کند که از آن بیشتر دارد.



نظرات شما عزیزان:

حمید
ساعت10:39---10 اسفند 1393
سلام منو میشناسی؟ گفتی نظرم ثبت نشده گفتم یکی دیگ بنویسم ک نگی بی معرفتم

وبلاگ خیلی زیباوجالبی دارین بهتون تبریک میگم
خوشحال میشم حضورونظرات سبزتان زینت بخش وراهنمای هدفمند شدن وبلاگم
باشه

پاسخ:سلام عزیزدلم بله میشناسمتون از شما تشکر میکنم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





طراحی و کدنویسی : ثامن تم
Template By : Samentheme.ir